تقریبا یک ماه پیش خیانتش فهمیدم ظاهرا پشیمون بود قطع رابطه کرده بود باهاش ولی امشب دیدم تو دسشویی داره پیام بازی میکنه منم درو باز کردم چنان در و کوبید بهم شانس آوردم ب شکمم نخورد ۷ماهه باردارم بعدم دیدم رمز گوشیش عوض کرده الانم راحت خوابیده منم از بس گریه کردم خوابم نمیبره خیلی بعدش منو زد چن بار تو شکمم زد چن بارم با سیم جارو برقی البته منم زدم ولی اون کجا و این کجا
در خونه هم قفل کرده ک برم قبرستونی
لعنت ب تمام مردا چه خائن چه اونایی ک ظاهرا خوبن
چه پرروعه
خیانت کرده و میزنه
حتما خوب برخورد نکردی سری اول هاری گرفته
نمی‌دونم دلیل زنده بودن من چیه
امشب ب سرم زده بود قرص برنج بخورم راحت کنم خودمو این بچه تو شکمم ولی ب مامان بابام و خونوادم و پسرم ک فک کردم پشیمون شدم
اره شوهر من ماه نهم میرفت خونه معامله کنه ماشین بفروشه من راضی نبودم صب میرفت معامله بهش گفتم نفروش من ماشینمونو دوس دارم ی سیلی زد تو گوشم دستمو گرفت پرتم کرد خدا رحم کرد نخوردم زمین تلو تلو خوردم دستمو گرفتم گوشه مبل اومده بود از پشت گردنم گرفته بود سرمو فشار میداد رو مبل ک به تو ربطی نداره!!!! منم ماه اخر بارداری بودم…
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
