من خودم این مدته خیلی حرفا شنیدم که دلم خونه ولی واقعا هیچی مثه حرف مامانم که گفت عرضه نداری زندگیتو پیش ببری تقصیر خودته (دارم جدا میشم با وجودی که میدونه طرفم روانیه و چه کتکایی و زجری که کشیدم از دستش)یکیم بابام امشب بهم گفت که توام مث اون روانیی چون هی میگفتن باید برگردی منم حمله عصبی بهم دست داده بود انقد عصابم خورد شده بود که صورتم شدید میخارید با ناخونمم رو دستم انقد کشیدم که زخم شد خیلی دلم میشکنه از حرفاشون از سر شب تا الان گریه کردم نماز خوندم با خدام حرف زدم ولی خیلی دلم پره از زندگی کاش یه روز بتونم خودمو خلاص کنم حداقل یه روز بیاد جرعتشو داشته باشم
عزیزم💕برات از خدا ارامش میخوام
عزیزم روزای سختیه.
ولی میگذره.
بعضی وقتا ادما یه زخم زبونی میزنن که تو بخاطر شرایطی که داری چند برابر ناراحت میشی.
راهی هم جز تحمل کردن نیست. ایشالا زود میگذره
منم خیلی حالم بده این چندروز
دلم میخواد خودکشی کنم ولی میترسم
ولی من از تو خیلی انتظار دارماااا🥲🥲
عزیزم متاسفانه در زمان جدایی تلخ ترین حرفا رو کسایی بهت میزنن که انتظارش رو نداری این برای شما تنها نیست اما سعی کن بری سرکار و مستقل بشی که ازشون دور بشی چون بدبختی اینجاست که پدر و مادرامون اصلا دوست ندارن ما برگردیم به خونه هاشون هرچند دوسمون دارن اما دیگه عادت کردن به زندگی خودشون
عزیزم دلم انشالله واست بهترینا اتفاق بیفته
مراقب خودت و روح قشنگت باش
تو تونستی بین همه‌‌ی مشکلات بازم به فکر راه حل باشی
پدر و مادرت جای تو نیستن و افکارشون قطعا باهات متفاوته
دلگیر نشو از دستشون
انشالله این روزای سخت زندگیت میگذره خدا بهترین آدما و بهترین اتفاقا رو سر راهت قرار میده
واقعا دارم سخت ترین روزای زندگیمو میگذرونم هیچ کسیو ندارم که نه درکم کنه نه بهم دلداری بده نه کمکم کنه بتونم ازین اوضاع بیرون بیام همه چیو انداختن رو دوش خودم یه تنه دادم با نصف آدمای زندگیم میجنگم که ثابت کنم چقدر تحمل اون زندگی واسم سخت بود و بهم بد گذشت که یهو همچین تصمیمیو گرفتم خیلی تنهام 😔
گلم از الان به فکر سر کار رفتن و خونه جدا گرفتن باش زبون زبون آدمو میشکنه
من فقط ۱۹ سالمه بخدا تحمل این همه بدبختی و مشکل تنهایی خیلی برام سخته واقعا دارم تلاش میکنم ناامید نشم تا آخرش بتونم با امید اینکه خودمو نجات بدم آدامه بدم راهمو ولی میدونی آدم که تنها باشه بعضی وقتا کم میاره یهو میبینه هرچی تلاش میکنه بی فایده س وقتی نمیذارن از در خونه ام بیرون برم چجوری برم سرکار فقط به فکر مردمن میگم بابا تروخدا تو یه چیزی بهشون بگو که دست از سرم بردارن بیا کمکم کن شکایت کنم میگه آخه مردم میدونی چیا میگن من نمیخوام حرف مردم پستم باسه خودت هر گوهی خوردی تا آخرش خودت باید بری و حلش کنی اینا بد دلمو میشکنه
واقعا آدم وقتی تو این شرایط باشه میفهمه چقدر تنهاست. هزاری ام دوست و خواهر برادر داشته باشی توی ناراحتی هیچ کس کنارت نیست و درکت نمیکنه.
شمارو نمیگما. هممون همینیم. فقط بعضیا تو زندگی آزمایش های سخت تری میشن.
شما خیلی قوی بودی که تونستی بخاطر روان و آینده ی خودت جلوی همه وایستی و وقتی این روزها بگذره از این هم قوی تر میشی.
ان شاالله در آینده انقدر روزای قشنگ و خوب برات پیش بیاد که این دوره فراموشت بشه❤
بخدا من دارم جون میکنم که زندگی کنم کم نیارم این روزارو پشت سر بذارم به امید اینکه یه زندگی خوب ازین به بعد هرجور شده تنهایی واسه خودم بسازم همینکه یه ذره امیدوار میشم یهو یه اتفاقایی میافته که بد ناامید میشم از زندگی از خودم از خانواده ای که انتظار داشتم یه ذره پشتم باشن بهم دلداری بدن میدونی این روزا این سختیا تو این اول جوونی بد پیرم کرد حتی اگه بهم بگن همین الان زمانه مرگته انقد خسته ام که با تمام وجودم حاضرم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
