بچها خواهرم تعریف میکرد
یه آقایی تو دانشگاه از همون اول از خواهرم خوشش میومده
به زبون بی زبونی میخواسته به خواهرم نزدیک شه ولی خواهرم اجازه نداره دوری میکرده
بعد این آقا دیگه یه دختره دیگه عاشقش میشه و باهم دوست دختر و دوست پس میشن😐 خواهرم میگفت به اینکه دوست دختر داشته بازم جلو دوست دخترش همش به من نگا میکرده یا به من توجه میکرده
دوست دخترشم میدونسته با این حال بازم با اون آقا دوست بوده 😐
دیگه خواهرم میگفت من یه جریانی پیش اومد مجبور شدم برم باهاشون نزدیک تر بشم و این آقا از خدا خواسته و دوست دخترشو رها کرده
خواهر میگفت با این حال بازم دوست دخترش همش سعی میکنه دلشو ببره 😐 ولی این آقاهه از خواهرم خوشش اومده
بنظرتون مردی که دوست دختر داره و جلوی دوست دخترش نگاه یکی دیگه میکنه و سعی میکنه به یکنفر دیگه نزدیک بشه!!
خلاصه من گیج شدم شما یه راهنمایی کنید 😐