تروخدا یکی یه چیزی بگه آروم بشم
مادر من نفهم ترین آدمیه که ممکنه کسی تو زندگیش باهاش مواجه بشه
یه چیزی رو برای حل مشکلم میخواستم ازش بگیرم مجبور شدم مشکلمو بهش بگم
امشب میون حرفاش فهمیدم رفته یواشکی به خالم که اون دهنش لق تر از اینه یه چیزایی گفته
هرچی بهش میگم حداقل بگو چقدرشو گفتی؟ کولی بازی درمیاره آه و نفرین میکنه
از خجالت دلم میخواد آب شم برم تو زمین نمیدونم چجوری با خالم و شوهرش رو به رو بشم
اگه قسمت شد این آدم زودتر از من مرد و من تونستم یه نفس راحت بکشم قسم میخورم به یه محله شیرینی بدم