2733
2734

مم و شوهرم ده ساله ازدواج کردیم و یه دختر داریم توی زندگی مشکلات زیاد داشتیم یه موضوعی که منو عذاب می دادم این بود که شوهرم تا مشکلی پیش می امد سریع به خانوادم اطلاع می داد و غرورم را له می کرد واقعا دیگه خسته شده بودم 

متاسفم اینو میگم ولی شوهرت دوست نداره عین شوهر من اینکه ی مرد بات میمونه یا بچه دار میشه هیچ معنای خاصی نداره شوهر منم همینه همیشه من مقصرم ب این جور مردا میگن خودشیفتع چرا طلاقت نداده چون نمیخواد وجه اجتماعیش خراب شه

سعی کن مشکلاتو با شوهرت حل کنید یعنی بهش بگو که خودمون حل کنیم تا بعدا مشکلمونو به رومون نیارن قوی باشیم تا بچمون مثل خودمون بشه در اینده.

و اینکه کِش ندی دعوا شه حتی اگه تو حق و میگی یه بار بگو و و

کش نده تا اصلا دعوا نشه 

عشق زبان و ورزش و خانواده  

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

با تمام سختی های که کشیدیم یه آپارتمان خریدیم و همزمان شوهرم توی روستاشون یک زمین به اسم پدرش گرفت تا در اونجا کار تولیدی راه اندازی کنیم اما رفته رفته تبدیل شد به یک خونه که کنترش یک کار راه بندازه من از همون اول مخالف بودم شوهرم تو اوج قسط و وام خونه جدید شروع کرد به ساختن زمینی که سندش به اسم پدرش بود و ما سختیشو می کشیدیم خلاصه بگم برای رسیدن به این آپارتمان من توی سخترین شرایط زندگی کردم از خونه ای که خارج از شهر بود تا راه اندازی کارگاهی کنار قبرستون که برای یه لقمه نون حلال تنم هزار بار از ترس می لرزید 

2728

مشکل از اونجای شروع شد که به پدرش گفت نوشته بده که اینجا را که می سازیم مال خودمون هست پدرش در جواب گفت حالا من زنده ام و هیچ نوشته ای نداد هر چی به شوهرم گفتم نساز گوش نمی داد و من و بچم سختی می کشیدیم خانوادم هم بهش می گفت تازه خونه دار شدید دخترمون اذیته و بیشتر لج کرد و گفت من می سازم حالا که اینطور شد و من راه چاره این دیدم که با پدرش صحبت کنم و بهش گفتم سختمون هست به چه درد می خوره ساخت این زمین و بحث بالا گرفت و قضیه کشیده شد به خانواده ها یعنی پدرشوهرم می گفت به صاحبات بگو بیان تو چرا حرف زدی در صورتی که من تز حق خودم و بچم دفاع می کردم از نظر اون توهین بوده خلاصه قضیه به جای رسید که اقدام به مهریه کردم اونم چون شوهرم جای خوابشو تغییر داد و می گفت تو باید تنبیه بشی و طبق فلان ایه قران ( نمی خوام ربطش بدم به قران چون اینا از خدا ترسی ندارن فقط سو استفاده می کنند ) منم گفتم پس طبق شرعتون باید مهریه پراخت کنید .

و توهین به حانوادم که الان یادم می اد حالم بد می شه 😭

بعد از اقدام کردن برای جدایی شرط گذاشتم شوهرم باید باهم بریم مشاوره زوج درمانی و به خانوادش اطلاع دادم و با پادرمیونی برادرش و پدرشوهرم و به خاطر دخترم برگشتم  از اقدامم منصرف شدم . بماند شوهرم چقدر ادم ترسوی بود که فقط قایم می شد و من تمام تلاشم را کردم که یه مشاوره بیاد از بهزیستی خواستم همکاری کنه تا خود دادگاه که مشاوره برگزار کردن و اونجا بهم می گفتن فرق زنی که بخواد زندگی کنه با اونی که نخواد اینطوریه

به اط انصرافم متوجه شدم پدر شوهرم ماشین را زده به اسم خودش 😭



متاسفم اینو میگم ولی شوهرت دوست نداره عین شوهر من اینکه ی مرد بات میمونه یا بچه دار میشه هیچ معنای خ ...

شما الان چیکار می کنید من واقعا بریدم دیگه الان شوهرم توی یه خونه دیگه زندگی می کنه می گه مردم می گن ببین زنش چیکتر کرده که تنها زندگی می کنه 😭

باز تو مهریه اجرا گذاشتی ولی من به خاطر مهریه نگرفته دارم تنبیه میشم منم‌کم مشکلات ندارم عنوان خوندم انگار خودم تاپیک زدم آره از نظر اون من مقصرم 

افوض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد یا من یکفی من کل شی ولایکفی منه شی اکفنی مااهمنی
باز تو مهریه اجرا گذاشتی ولی من به خاطر مهریه نگرفته دارم تنبیه میشم منم‌کم مشکلات ندارم عنوان خوندم ...

 من بعد از اقدام به مهریه انصراف زدم دوساله اما از اون وقت تاحالا لحظات سختی را می گذرونم پدرشوهرم که ماشین را زد به اسم خودش و شوهرم خونه روستایی را ساخت و چندین شب می ره اونجا و با این که محیط کوچیک هست و همه متوجه می شن می مونه یعنی اعلام می کنه مشکلی هست و از نظر اونا یعنی زنش بده و تو این دوسال نفقه و خرجی بهم نداده ومی گه برو کار کن .بچم را بدون اطلاع من می بره مهمونی یا می بره همین خونه روستایی الان دیگه واقعا موندم چیکار کنم سختی های زندگیش تموم شده 

2740

عزیزم وقتی رفته یک خونه دیگه چرا جدا نشدید؟

اگر خانواده آن دستت هستن جدا شو.

امروز یکی از بدترین روزای زندگیم بود.

شوهرم به قصد کشت کتکم زد و دارم از درد میمیرم واقعا آرزوی مرگ دارم.

پدر شوهرم امروز اومد خونمون گفت طلاق بگیر فقط یک خونه کوچیکه براش بخر(یعنی من برای شوهرم خونه بخرم زیبا نیست ...)

داغونه داغونم

میخواستم برم اما شوهرم گفت اگر بری خودمو میکشم قبلاً سابقه خودکشی داره منم موندم توی یه اتاق...

متاسفم،لطفا مراببخش،دوستت دارم،خدایا شکرت🙏
عزیزم وقتی رفته یک خونه دیگه چرا جدا نشدید؟ اگر خانواده آن دستت هستن جدا شو. امروز یکی از بدترین ر ...

عزیزم متاسفم برای حالت 😭کاش می شد ما زنها بهم کمک می کردیم 

علت موندن من به خاطر دخترمه 

و اینکه بعد از رضایت شوهرم اموالشو انتقال داده و پشتبانه ای ندارم که دخترم را بتونم بزرگ کنم دخترم امشب سیر غذا نخورد چون پدرش خونه نیومده که براش غذا بیاره 

با اینکه تحصیلات دارم اما در شهرما شغل به سختی پیدا می شه 

همین موضوع رو هم که نمیاد در جریان بزارید حتما بازم راهی هست نا امید نشو

 بهم گفتن از راه رابطه برقرار کردن وارد بشو 

اما ... اخرش فقط تحقیر کردن منه که از طرف شوهرم برام می مونه 😞

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز