2733
2734
عنوان

چرا شوهرم اینجوری کرد امشب

357 بازدید | 5 پست

من قرمه سبزی گذاشته بودم شوهرم کارش صبح تا شب هستش 

ساعت نه شب اومد دعوامون شد 

باباش چند شبه بیمارستان هست خوبه حالش فقط یکم داره اذیت می‌کنه مثلا میگه منو نبرین همینجا میخام بمونم خب فکر بچه هارو نمیکنه 

بمن سرشب زنگ زده که شوهرت بگو شام نخوره بیا همینجا از غذای من بخوره شوهرم میگه من غذای بیمارستان نمیخام 

چون شب دیگم داشتیم شام می‌خوردیم که بعدش شوهرم برع زنگ میزد باباش که همین الان بگو بیاد شام نخوره دیگه 

امشب شوهرم اومد یکم سر یک چیز دیگه یه کوچولو بحث کردیم بعد شام آوردم هرچی گفتم بیا بخور نخورد گفت سرم درد می‌کنه نمیخام 

لباس برداشت رفت 

اما یکم نشست کنار من و بچه سر سفره 

من  به آرومی گفتم پاشو بیمارستان با بابا شام بخور 

گفتم من ازصبح منتظرت بودم که میای باهم غذا میخوریم اگه دوست داری برو عجله داری ماتنها شام میخوریم 

اونم بلنذشد رفت خداحافظی هم نکردیم جلوی درم نرفتم 

میدونین بچه ها باباش اصلا مدارا نمیکنه همش میگه بیاین اونجا بیاین خونه ما فکر نمیکنه بچه ها کار زندگی دارن  میگه من درس میخونم برم شب روز اونجا 

الان امشب یکم ناراحت شدم تا شوهرم بفهمه که شب باید کنار زن وبچش باشه غذا بخوره بعد بره 

هرشب دیگه میاد اینقدر گشنس سریع میگه شام 

امشب یک قاشق هم نخورد 

دیگه تافردا شبم نمیبینمش تازه خستس دیگه میاد میخابع فردا شب 


از آدمهایی که فکرشو نمی‌کردم رودست خوردم 

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

2728
ب نظرم شوهرت از این وضعیت خسته س و سردرگمه سعی کن درکش کنی ازسرکارخسته میاد مجبوره بره بیمارستان وگر ...

نمیتونست غذا بخوره بامن بعد بره 

یعنی تو بیمارستان دلش. برمیداشت 

شایدم باباش خیلی اصرار کرده اینم گفته بمن سر دردم که بره با باباش یکم بخوره غذا 

حتما دلش میخاسته کنار من و بچه باشه غذا بخوره بخابع راحت 



از آدمهایی که فکرشو نمی‌کردم رودست خوردم 
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز