2733
2734

داداش کوچیکمو بیدار کردیم چون صدا اومد و خونه میلرزید طفلی عین بید میلرزید هنوزم خوابش نبرده میگه استرس دارم ، کاش بیدارش نمیکردیم طفلی رو ، خدایی نکرده اگه چیزیش میشد الان یساعت گذشته معلوم میشد؟؟ خیلی نگرانش شدم

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷



2731

چرا بچه را بیدار میکنید جنگ یا هر چی دلیلی نداره

 سلام!حال همه‌ی ما خوب است ملالی نيست جز گم شدنِ گاه به گاهِ خيالی دور،که مردم به آن شادمانیِ بی‌سبب می‌گويندبا اين همه عمری اگر باقی بودطوری از کنارِ زندگی می‌گذرم که نه زانویِ آهویِ بی‌جفت بلرزد ونه اين دلِ ناماندگارِ بی‌درمان!تا يادم نرفته است بنويسم حوالیِ خوابهای ما سالِ پربارانی بودمی‌دانم هميشه حياط آنجا پر از هوای تازه‌ی باز نيامدن است اما تو لااقل، حتی هر وهله، گاهی، هر از گاهی ببين انعکاس تبسم روياشبيه شمايل شقايق نيست!راستی خبرت بدهم خواب ديده‌ام خانه‌ئی خريده‌ام بی‌پرده، بی‌پنجره، بی‌در، بی‌ديوار … هی بخند!بی‌پرده بگويمت چيزی نمانده است، من چهل ساله خواهم شدفردا را به فا💖ل نيک خواهم گرفت دارد همين لحظه يک فوج کبوتر سپيداز فرازِ کوچه‌ی ما می‌گذردباد بوی نامهای کسان من می‌دهديادت می‌آيد رفته بودیخبر از آرامش آسمان بياوری!؟نه ری‌را جان نامه‌ام بايد کوتاه باشدساده باشدبی حرفی از ابهام و آينه،از نو برايت می‌نويسم حال همه‌ی ما خوب است اما تو باور نکن           
اخه میگم نکنه باز از این صداها بیاد بترسه بخوابونیمش نشنوه بهتره نمیدونم چیکار کنم

حرف میزنه؟ رفتارش طبیعیه؟ 

زنگ بزن ۱۱۵ اگه چیزی غیر طبیعیه بگو وصل کنه با پزشک صحبت کن اما چیزی نیست نترس

Love your self💜 عشق یعنی همسرم و دخترم

داداش من یه بار تو تصادف از ترس از هوش رفت تازه همون لحظه هم نبود چند ساعت گذشت بعدش یهو از حال رفت بردیمش بیمارستان انقدر استرس روی بعضیا تاثیر داره مخصوصاً بچه ها،،چرا آخه بچه رو بیدار کردین گناه داره‌،،آب قند بهش بده.

فقط 20 هفته و 1 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40
🤍برای با تو بودن هزاران سال هم کم است،زودگذر است،چه رسد به این عمر فانی ما،کاش خدا بیاید و وعده ی جهان دیگری را بدهد که زمان در آن معنایی نداشته باشد و بتوان دوباره در کنار تو،دم به دم با تو رسمِ عاشقی آموخت....🤍//از تماااام شیرین زبونیا،اولین قدمی که بر می داره،حسِ خوب اولین بار که بابا و مامان می گه،اولین باری که دندون در میاره،اولین باری که میره مدرسه و چشم می دوزی به پشت سرش و فقط نگاهش می کنی می گذرم و می گم حسِ خوب پدر و مادر شدن وقتیه که پسر یا دخترت بدونه که می تونه راجع به همه چیز باهات حرف بزنه،بدون ترس،بدون دلهره،بدون خجالت و بدون نگرانی........................//❤در انتظار دو تا دخمل فسقل تو راهی❤/////                                        من گذشتم از گذشته ام....دست برداشتم از سرزنش بیخود....از حسرت و افسوس....از این که چرا کنار آدمای اشتباهی روز و شبم رو سر کردم....چرا درگیر احساسات شدم....هر اشتباهی که بوده اون زمان بهترین کاری بوده که می تونستم بکنم....هر حسی بوده اون زمان قوی ترین چیزی بوده که قلبم بهش باور داشته....هر انتخابی که کردم بهترین تصمیمی بوده که می تونستم بگیرم....هر راهی رو که رفتم بهترین راهی بوده که می شده برم....این تجربه ها هستن که بعد ها به ما می فهمونن چی بد بوده و چی خوب....چرا باید اون آدم بی تجربه ی سابق رو بار ها سرزنش کنم....اون منِ سابق طبق آگاهی و تجربه های اون زمان تصمیم گرفته چه اشتباه چه درست مهم نیست مهم اینه تجربه های الان رو نداشته که بخواد سرزنش بشه....باید دست برداشت از قضاوت و سرزنش خودمون در گذشته....گذشته رو بپذیریم با تمام بد و خوبش اگه خوب بود خاطره شد و اگه بد بود درس عبرت.................
تاپیک قبلی گفتید خوابش برده و میترسید چیزیش بشه  مگه شما کجا زندگی میکنید که این همه صدا شنیدی ...

نخوابیده بود چشاشو بسته بود بوسش کرذم چشاشو باز کرد گفت یذره میترسم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
داغ ترین های تاپیک های امروز