19سالم ک بود
ی خاستگار داشتم ی تو کار ساخت و ساز ساختمان بود
ماشینش اون موقع تو سال 70 پراید بود
و خلاصه ی جورایی پولدار بنظر میرسید
منم گفتم بعله
بعد ی بار دیگه آمدند ک قرار نامزدی و عقدو بزارند
مشغول صحبت همه بودند ک من دیدم پسره یهو ی خیار گرفت دستش و گاز زدو خورد
بعد بلند شد کنترل تلویزیون گرفت دستش و زد شبکه 3
گفت
ایول استقلال بازی داره😐😐😐😐😐
هیچکدوم حرفی نزدیدم صبر کردیم تا برند
البته خانوادش خجالت کشیدن و مادرش همش اخم میکردم
خلاصه گفتم ن
بماند تا مدت ها شده بودم سوژه خانوادم ک ی کم عقل آمده خاستگاریم و منم بعله دادم🙂