2737
2734
عنوان

این چه وضعشه 😂

248 بازدید | 10 پست

امروز رفته بودم خونه مامانم، همسایشون  بهشون یه  بسته داده بود(گویا نذری بوده) 

ب همه اهالی کوچه از اون بسته ها داده بود. 

ازین نذری های  بسته  بندی شده که توش خوراکیه

بسته رو باز کردم بخورمش ک دیدم 2تا شکلات توش  بود با یه آبمیوه با ی کاغذ ک روش نوشته شده  بود200 تا صلوات😐😂

دادم مامانم شکلاتارو، گف چرا نخوردی، گفتم والا نمی صرفه دوتا شکلاتو و یه دونه آبمیوه،در عوضش 200تا صلوات. خودت بخور صلواتشم بفرست😐😂

 یخ زیر لب گفت :(چه فایده که زندگی کنی و کسی را دوست نداشته باشی ؟چه فایده که کسی را دوست داشته باشی ولی نگاهش نکنی!) روزها یخ به آفتاب نگاه می کرد. خورشید و درخت می دیدند که هر روز کوچک و کوچک تر می شود. یخ لذت می برد ،ولی خورشید نگران بود. یک روز که خورشید از خواب بیدار شد تکه ی یخ را ندید. نزدیک شد. از جای یخ ،جوی کوچکی جاری شده بود. جوی کوچک مدتی که رفت، توی زمین ناپدید شد. چند روز بعد، از همان جا، یک گل زیبا به رنگ زرد، به شکل خورشید رویید.هر جایی که آفتاب می رفت، گل هم با او می چرخید و به او نگاه می کرد.گل آفتاب گردان هنوز خورشید را دوست دارد، او هنوز عاشق خورشید است. ❤️✨

والابخدا

#حامی_حیوانات!_نویسنده... تو تاپیک حیوانات تگم کنید=}                                ‌‌‌.           من وقتی از واژه بچه استفاده میکنم منظورم چیزیه که شما به چشم پِت می‌بینید.                                                      هیچ انسانی اشرف مخلوقات  نیست هیچ حیوانی نجس / نحس نیست حیوانات هم برای تغذیه ما خلق نشدن  _.غذارسانی به حیوانات اکوسیستم  رو بهم نمیزنه.   حیوانات خانگی[سگ گربه جونده و پرندگان و خزندگان خانگی]  جاشون تو طبیعت نیست و توانایی زندگی تو طبیعت رو ندارن. و در آخر همه حیوونا از همه انسان ها درک و محبت بیشتری دارن و از همه ادما بهترن اونایی که غیر اینو میگن از کلمه <آدم>به درک کافی نرسیدند!                  هرکس سبک زندگی  متفاوتی داشته و سبک زندگیش تجربه هاش رو تو هرچیزی مشخص میکنه و هرکسی تو چیزی تجربه و درک بیشتری داره                                                                      انسان ها خود ارزش خود را تعیین می‌کنند"ویکتور هوگو"
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷



2731
والابخدا

هر جور حساب کردم دیدم ارزششو نداره😂

 یخ زیر لب گفت :(چه فایده که زندگی کنی و کسی را دوست نداشته باشی ؟چه فایده که کسی را دوست داشته باشی ولی نگاهش نکنی!) روزها یخ به آفتاب نگاه می کرد. خورشید و درخت می دیدند که هر روز کوچک و کوچک تر می شود. یخ لذت می برد ،ولی خورشید نگران بود. یک روز که خورشید از خواب بیدار شد تکه ی یخ را ندید. نزدیک شد. از جای یخ ،جوی کوچکی جاری شده بود. جوی کوچک مدتی که رفت، توی زمین ناپدید شد. چند روز بعد، از همان جا، یک گل زیبا به رنگ زرد، به شکل خورشید رویید.هر جایی که آفتاب می رفت، گل هم با او می چرخید و به او نگاه می کرد.گل آفتاب گردان هنوز خورشید را دوست دارد، او هنوز عاشق خورشید است. ❤️✨
منم شکلات میخوام

والا نمی ارزید فرزندم

تازه از این تافی لاستیکی ها بود که صد سال طول میکشه تا تو معدت هضم بشن😂

 یخ زیر لب گفت :(چه فایده که زندگی کنی و کسی را دوست نداشته باشی ؟چه فایده که کسی را دوست داشته باشی ولی نگاهش نکنی!) روزها یخ به آفتاب نگاه می کرد. خورشید و درخت می دیدند که هر روز کوچک و کوچک تر می شود. یخ لذت می برد ،ولی خورشید نگران بود. یک روز که خورشید از خواب بیدار شد تکه ی یخ را ندید. نزدیک شد. از جای یخ ،جوی کوچکی جاری شده بود. جوی کوچک مدتی که رفت، توی زمین ناپدید شد. چند روز بعد، از همان جا، یک گل زیبا به رنگ زرد، به شکل خورشید رویید.هر جایی که آفتاب می رفت، گل هم با او می چرخید و به او نگاه می کرد.گل آفتاب گردان هنوز خورشید را دوست دارد، او هنوز عاشق خورشید است. ❤️✨
2740
من دوست داشتم دویست تا صلوات فوقش پانزده دقیقه میشه

بله شاید زمان بر نباشه

اما من تا حالا این مدلی شو ندیده بودم😁

 یخ زیر لب گفت :(چه فایده که زندگی کنی و کسی را دوست نداشته باشی ؟چه فایده که کسی را دوست داشته باشی ولی نگاهش نکنی!) روزها یخ به آفتاب نگاه می کرد. خورشید و درخت می دیدند که هر روز کوچک و کوچک تر می شود. یخ لذت می برد ،ولی خورشید نگران بود. یک روز که خورشید از خواب بیدار شد تکه ی یخ را ندید. نزدیک شد. از جای یخ ،جوی کوچکی جاری شده بود. جوی کوچک مدتی که رفت، توی زمین ناپدید شد. چند روز بعد، از همان جا، یک گل زیبا به رنگ زرد، به شکل خورشید رویید.هر جایی که آفتاب می رفت، گل هم با او می چرخید و به او نگاه می کرد.گل آفتاب گردان هنوز خورشید را دوست دارد، او هنوز عاشق خورشید است. ❤️✨
عزیزم این توفیق اجباری بود اگه می دونستی چقدر ثواب داره صلوات . کاش میشد صدای مردگان رو شنید و ازشون ...

خودمم پشیمون شدم از کارم 

ولی خب زورم میومد

 یخ زیر لب گفت :(چه فایده که زندگی کنی و کسی را دوست نداشته باشی ؟چه فایده که کسی را دوست داشته باشی ولی نگاهش نکنی!) روزها یخ به آفتاب نگاه می کرد. خورشید و درخت می دیدند که هر روز کوچک و کوچک تر می شود. یخ لذت می برد ،ولی خورشید نگران بود. یک روز که خورشید از خواب بیدار شد تکه ی یخ را ندید. نزدیک شد. از جای یخ ،جوی کوچکی جاری شده بود. جوی کوچک مدتی که رفت، توی زمین ناپدید شد. چند روز بعد، از همان جا، یک گل زیبا به رنگ زرد، به شکل خورشید رویید.هر جایی که آفتاب می رفت، گل هم با او می چرخید و به او نگاه می کرد.گل آفتاب گردان هنوز خورشید را دوست دارد، او هنوز عاشق خورشید است. ❤️✨
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   hhasf  |  15 ساعت پیش
توسط   notmry  |  14 ساعت پیش