امروز همه خونه ما ناهار دعوت بودن و چ تدارکی براشون دیدم ...بعد سر ناهار پسر من یک سالو نیمشه بطری پلاستیکی نوشابه که خالی بود گرفت منو بزنه بعد شوهرم گفت بابا بیا پیش من اونو میزد ...بعد هربار میزد دردم ک نداره مادرشوهرم داد میکشید اخمش میکرد میگفت بچمو نزن نزن ...منم گفتم همه مادربزرگا نوه هارو دوس دارن میگن نوه مغز بادومه بعد شما بچه خودتون دوس دارین
گفت اررره بچمه چرا بزنه بچمو...
بعد دختر سلیطش گفت بچه تو مغز بادومه اما تلخش
اون یکی هم گفت تو نترس اون خودش همه رو میزنه بلده از خودش دفاع کنه غصه نخور
دیگه انقدر ناراحت شدم ...