«مرحله تخمک کشی »من با اون حجم از درد فقط امضا میکردم میشنیدم که داشت توضیح میداد برام که چیو امضا میکنی ولی اصلا حواسم بهش نبود اون قسمتی رو متوجه شدم که گفت اگه یک سال از فریز جنینات گذست و هزینشو پرداخت نکنی یا جنین رو امحا میکنیم همون کشتنشون منظورشونه.یا امضا کنین که به یک زوج دیگه اهدا کنیم.
که ما دلمون نیومد بکشیمشون پس همون قسمت اهدا رو امضا کردیم .نشستم تا همسرم بیاد رفته بود جواب تست کرونامونو از ازمایشگاه بگیره بعدش که اومد متوجه شدیم نفر آخر برای عمل تخمک کشیم تصور کنین با اون حجم از در. نفر اخرم باشی.نمیشه پارتی بازی کرد چون برحسب ساعت اخرین امپول آزادسازی تخمک عمل میکنن چون من ساعت ۱۰ شب بودم نفر اخر بودم نفر اول ساعت ۸ شب امپولشو زده بود.نمیدونم فازشون چی بود با اینکه حدودا ۲۵ تا ۲۸ میلیون از ما پول گرفته بودن حدودا دوباره ۱.۶۰۰میلیون دوباره گرفتن.رفتیم طبقه پنج اتاق انتظار عمل که من واقعا نمیتونستم بشینم یا حتی ایست کنم.
منو بردن داخل اتاق عمل یه تخت دادن تا دراز بکشن.دیدم یکی یکی اونایی که تخمک کشی میخوان انجام بدن اومدن .که خوش و خرم میگفتن و میخندیدن ظاهرن من فقط درد داشتم .ازشون راجب تخمکا که پرسیدم هر چهار نفرشون زیر ده تا تخمک داشتن
حتی یکیشون فقط ۳ تا داشت امیدوارم که بمونه براشون اون بنده خدا مبگفت گفتن تخمکات ضعیفه.یکی یکی صدا میکردن میرفتن و بیهوش میشدن و تخمک کشی میکردن خیلی حس بدیه ببینیشون ولی خودت با اون حجم درد نفر آخر باشی.راستی اتاق بغلمون انتقال جنین داشتن لگو بخند میکردن واقعا از ته دلم واسشون دعا کردم که همشون بچه دار بشن .نوبتی هم که بود نوبت من بود صدام کردن و رفتم داخل استرس خاصی نداشتم فقط میگفتم نکنه بیهوش نشم ههههه.
انژوکت و وصل کردن و شروع کردن سوال پرسیدن.در همون حین اون دستگاهی که دهانه واژن رو باز میکنه گذاشتن ولی به صورت عادی درذ خاصی نداره ولی چون من زیر شکمم درد میکرد خیلی درد گرفت فکر کنم شستشودادن چون یه مایع ریختن داخل تا اینجای کار هوش داشتم.ولی یهو حس کردم دهنم یه مزه ای شد و بعدش تو تاریک مطلق فرو رفتم.اینقذر زمان نکشید. که اسممو صدا کردن که منو از تخت بیارن روی تخت بغلی.دیدم ۸۰ درصد دردام کم شده یعنی یه کوچولو فقط درد داشتم که اونم با شیافی که داده بودن خوب شد.ساعت ۱۰.۳۰ صبح مرخص شدم.همون مطب شیافمو گذاشتم.اومدم توماشین یه ابمیوه کیک و یه بطری دوغ خوردم اومدم خونه مامانم که مامانم سوپ ماهیچه پخته بود حتما دوغ و سوپ ماهیچه بخورید والبته از همه مهم تر سفیده تخم مرغ خام هم بزنین با اب پرتقال طبیعی قاطی کنین بخورید.تا الان که ساعت ۱۱ شب من درد خاصی ندارم فقط یه کوچولو شکمم درد گرفت که خوب شد راستی ۳ روز دیگه تماس میگیرن تعداد جنین ها رو میگن خدا کنه تعداد و کیفیتشون خوب باشه به امید خدا.۳ تا امپولم دادن سترورلیکسدور نافی واسه ۳ روز حالا نمیدونم تزریقش چه مدلیه اخه سر سوزنش بلنده اگه واسه نافه پس چرا سوزنش بزرگه خدا به خیر کنه