سلام دوستای عزیزم
خواهرزاده برادرزاده م که همسنن داشتن بازی میکرد بچه پنج ساله منم هی اذیتشون میکرد بازیشون رو خراب میکرد من چند بار تذکر دادم، خواهرم هی دعوا ش میکرد تا یکدفعه گفت همینجوری میکنه دیگه جاریت خونت نمیاد ، من چیزی نگفتم
گفت نگاه کن هیچی به بچش نمیگه ، باز چیزی نگفتم ، قبلشم داشتم میگفتم کاش پسر منم همسن بچه های شما بودالان خیلی بچس نسبت به اینا ،که گفت بچه ی تو قد خره دیگه کوچیک نیست
من دیگه بچمو بلند کردم آوردم 😔
خب من دیگه نمیتونم بچمو بکشم که
باور کنید من خیلی با بچم صحبت میکنم
اینا میگن بزنش نیشگونش بگیر
😔
بخدا بعد مدتها رفتم خونه مادرم