سلام خانوما من یه سالی میشه خونه پدرمم و تازگیا کار طلاقم تموم شد...بگذریم از همه ی سختیای طلاق
با پول مهریه ام یه ماشین خریدم اول گفتم بذارم بانک ولی گفتم ماشین بهتره حداقل سوارش میشم و ارزش پولم حفظ میشه اولا بابام با هزارتا غر زدن میومد ک رانندگیو نشونم بده وقتی کامل یاد گرفتم(هنوز گواهینامه نگرفتم)بهونش این بود که گواهینامه نداری نمیخواد بشینی و خودش همیشه پشت فرمون بود...الان دیگه فقط خودش پشت ماشین میشینه و انگار اصلا ماشین من نیست:)خیلی باهاشون حرف زدم ولی میگن رانندگی میخوای چیکار و گواهینامه هم نمیخواد بگیری! با بهونه حرف مردم حتی نمیذارن پشتش بشینم بگم بذار من بشینم با کلی اخم و تخم و سرکوفت زدن میگه لازم نکرده و نمیخواد و...
اینم بگم چندسالی هست خونمون روستاس ولی خب نه روستای کوچیکی
بخدا من همش خونم حتی نمیذارن یه کلاس برم یا با دوستام که شهرستانن و ده مین راهه بیرون برم کلا خونم...اون از شوهرم اینم از وضعیت الانم
21سالمه