نه منم مهربون نیستم . ی چیزی بگم . من خیلیییی مامانم اذیت کردم از کوچیکیم خیلییی خیلییی . خیلی ناراحتم دلم میخواد فقط جبران کنم براش من ۱۸ سالمه و خب کوچیک که بودم متوجه اطرافم نبودم اصلا و حتی دنبال توجه بقیه .. آخرش تنها نتیجه ای که گرفتم این بود که تنها کسایی که واقعا خیر من رو میخوام خانوادمه ( بخوام راستشو بگم اینو از مانهوا ها متوجه شدم و خب سریال کره ای هم تاثیر کمی داشت )
حتی یادمه مامانم کوچیک بودم بهم میگفت اصلا دلم توی دلش نمیره .. اما الان میگه خداروشکر همچین دخترایی دارم ( میدونم هنوزم اونقدر که باید محبتم توی دلش نیست لااقل به اندازه داداشم )
درباره مقایسه طبیعیه ... مامانم همیشه میگه منو ابجیم ( دوقلوییم ) خیلی کثیف و شلخته بودیم برعکس داداشم تمیز و مرتب یا کلا بین منو ابجیم من درسم کمی بهتر بود مقایسه میشدیم یا ابجیم مهربونه تر و خوش اخلاق تر و با محبت تر از منه
به هر حال نمیخوام بگم خوبه چون بده پقاعا توی روحیه آدم تاثیر میگذاره ... اما خیلیا هم این مشکلو دارن نگران نباشید شما سعی کنید خودتون بهتر کنید همین 🌸
مامانم هنوزم میگه آره تا یچیزی میگم سریع عصبانی میشوید و قهر میکنید ( و درستم میگه البته از وقتی عاقل شدیم ( قبلش رو یادم نمیاد اما فکر نکنم چیزی گفته باشیم )) به مامانم حرف بدی نزدیم یا مثلا حتی اگه بخوام چیزی بگم اجیم جلو مو میگیره و برعکس
...