داستان آشنایی نمیگم با یک آقای ترک)استانبول( آشنا شدیم ایشون از تمامی جهات عالین شغل اخلاق خانواده و....
قصدشان ازدواجه منم همینطور از طرفی سنم کم نیست خاستکار هم ندارم و خب این بهتره یجورایی برام ایشون مادرشون هم آوردن من ببینن و پسندیدن خودشون هم هی میان ایران و میرن برای دیدن من حالا حرف من اینه مادرشون و خودم تمایل داریم مدت آشنایی ما بیشتر باشه مثلا تا اخر آذر ماه من چطو ب خانوادم بگم؟ با روانشناس مطرح کنم اون بگه؟ من واقعا دوسش دارم اونم همینطور