عزیزجان ایشون رنج زیادی کشیدند، یک نگاهی به تاپیک هاتون انداختم
دخترک من، زندگی که این یک روز و دو روز و یک ماه و دو ماه نیست که شما تصور بفرمایید همیشه حال و روز همسر شما و همسر دخترعموتون همین خواهد بود
شما شریک یک عمر زندگی هستید
همسرتون خیلی آزرده هستند، خیلی زوده که بتونه برگرده به زندگی عادی
من در سن بالایی مادرم رو که تازه نه وابستگی به ایشون داشتم و نه زیاد ارتباطی بود از دست دادم و حدود دو سال طول کشید که بتونم به روند عادی برگردم
عزیزجان، ماه ها باید به همسرتون زمان بدید، همین مقایسه ها و ناخودآگاه ازردن ها، بیشتر له و نابودش میکنه بنده ی خدا رو
الان وقت اثبات کردن خودتون به عنوان هم + سر هست دوست عزیز من، اصلا نباید به این زودی انتظار پاسخ دقیق و صریح به محبت ها رو داشته باشید، انسان ها هر کدام یک روشی در برخورد با سوگ دارند و ایشون مشخصا به این سادگی نمی تونه با غم از دست دادن پدر کنار بیاد و باید، باید درکش کنید عزیزجان