امروز تماس گرفتم
بعد از کلی بحث و گفت و گو پیام دادم
گفتم اشتباهاتم رو میپذیرم ولی تو هم این اشتباهات رو کردی
ولی ته ته ته اش منو قشنگ شکوند
گفت نامزدی نکردیم ک ما فقط اومدیم و خواستگاری و الان وقت تعیین مهریه بوده
وای خدا باورم نمیشهههههه
حلقه انداخته دست من و همه جا پر شده میگه خواستگاری بوده
این همه رفت و آمد کرده و ته اش میگه نامزد نبودیم خواستگاری بوده
تن منو نجس کرده و همه نقاط تن و روحم رو لمس کرده و میگه از نظر من نامزد نبودیم
دلم میخاد خودمو بکشم