2737
2734

ما با برادرشوهرم و خواهر شوهرم تو یه آپارتمان زندگی میکنیم که بچهای خواهرشوهرم بزرگترن دیگه آزاری نمیرسونن اما بچه برادرشوهرم یکسال از بچه من بزرگتره 

از روزی که بچه ام یه ذره میفهمید بازی چیه و فلان اکثر اوقات بچه برادرشوهرمم میومد خونه ما بازی میکرد مشکلی هم با این قضیه نداشتیم خیلی هم خوب بودیم با هم تا اینکه این تازگیا دقت کردم هر موقع بچه من میرفت خونه عموش دو دیقه بعد میومد خونه خودمون منم فک میکردم دوس نداره اونجا بمونه یه روز شوهرم گفت که راهش نمیدن تا میره اونجا سریع بیرونش میکنن منم گفتم نه بابا مگه میشه این خودش نمیمونه اما یه شک برام اومد نکنه بیرونش میکنن یه روز


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

که کلی بازی کردن از خونه ما بعد رفتن خونه اونا ناگفته نماند چون از بچگی با هم بودن بشدتت وابسته همن دیدم طبق معمول سریع  برگشت گفتم عزیزم چرا اومدی گفت خوب زنعمو گفته برو خونتون و بارهااا بعداز اون دقت کردم که مثلا میگفت میخوا بریم حموم میخوام بخوابیم میخوام بریم بیرون و هر سری به یه بهانه بچمو میفرستاد ولی بچه اون همیشههه خونه ما بازی میکنه تازگیا یه کار خیلی خطرناکم انجام دادن که قضا بلا رفع شد ولی با این حال من زنگ زدم ابراز ناراحتی کردم که بیاید ببینید چکار کردن بچها چون خودشون رو کلااا زده بودن اون راه

2728

دیدم خانم برادرشوهرم با حالت طلب کار میگه خوب تو هواست کجا بوده برادرشوهرم میگه تو اصلا مواظب بچها نیستی منم گفتم راس میگی حق با شماست اگه دوتا میزدم زیر گوششون اجازه نمیدادم دس به چیزی بزنن اینجوری نمیگفتبد که ای کاش خیلی بهتر جواب میدادم

بعداز اون قضیه حدود بیست روزی کلااا رفتو آمد نداشتیم دوباره پا بچها باز شد که الان دقیقااا دوباره شده همون آش همون کاسه بچشون از ظهر تا شب خونه ماعه هی میذه و مباد و هر چی دوس داره برمیداره بازی میکنه ولی به محض اینکه بچم میذه پایین به همون بهونه های بالایی میفرستنش میاد الان من دوتا مشکل دارم 

دیدم خانم برادرشوهرم با حالت طلب کار میگه خوب تو هواست کجا بوده برادرشوهرم میگه تو اصلا مواظب بچها ن ...

اصلا اشتباه محض با جاری تو یه ساختمون زندگی کردن،من که ازشون دورم ترکششون بهم میخوره،چه برسه نزدیک باشی

2740
دیدم خانم برادرشوهرم با حالت طلب کار میگه خوب تو هواست کجا بوده برادرشوهرم میگه تو اصلا مواظب بچها ن ...

میگفتی اگه مثل تو بچه ها رو راه نمیدادم تو خونمون این اتفاقم نمیوفتاد

بعداز اون قضیه حدود بیست روزی کلااا رفتو آمد نداشتیم دوباره پا بچها باز شد که الان دقیقااا دوباره شد ...

خب بچه های اونم اومد تو بگو میریم حموم یا میخواییم بریم 

عین خودش رفتار کن

یک اینکه احساس میکنم بشدتتتتتتت از سادگیم استفاده شده و لعله بچه دیگران شدم دوم اینکه بچم عادت کرده به این قضیه و اگه بیرونش میکنن و بچه اونا میاد نمیزاره من بچه اونا رو بفرستم خونشون خودش رو به آبو آتیش میزنه که نره بمونه وموضوع بعدی اینکه چطور به گوششون برسونم که بگم می‌دونم بچمو دک میکنن



اصلا اشتباه محض با جاری تو یه ساختمون زندگی کردن،من که ازشون دورم ترکششون بهم میخوره،چه برسه نزدیک ب ...

متاسفانه انگار درها بسته ان به روم و فعلا نمیتونم خلاص شم از این وضعیت اجباری

خب بچه های اونم اومد تو بگو میریم حموم یا میخواییم بریم  عین خودش رفتار کن

بچه ام مث بچه اون گوش گیر نیست عادت کرده که اون همیشه باشه و بشدتتت اعصاب منو باباش رو به هم میریزه

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز