بخدا خسته شده ام
یه ذره ناراحت میشم میگه خداروشکر حتما با شوهرت اختلاف داری
یه گردش میرم توخونه دعوا راه میندازه
شوهرم واسم چیزی میخره یه مدت قیامت به پا میکنه با بهونه های مختلف
من متاهلم اون مجرد
همش تو خونه غر میزنه همش دلمو میشکنه
نمیزاره مهمون بیامخونه پدریم
به همسرم رو نمیده