من یبار تو جمع رفیقای شوهرم همه درست حسابی😂😂😂😂😂از اون ینگین رنگینا بودن همه رفتم به شوهرم بگم دست پیش میگیری پس نیوفتی
گفتم پیش دستی میگیری پس نیوفته یهو جمع ساکت شد هیچکس نخندید من جررررررررررر رفتم اونا فقط یه لبخند زدن دوباره یادم میومد مثل دیوونه ها جیغ میزدم میخندیدم
اخر ب شوهرم گفتم بریم تااااااااا موقع خواب هی یادم میموم میخندیدم
بیشتر از این خندم میگرفت قیافه همشون پوکر رود