شما رو نمیدونم مادر بزرگ من که یه حلوا درست میکنه اینقدر سفت میشه اخر به عنوان اجر استفاده میکنه
در ضمن تزئین ما چند تا جای چنگاله فقط
یکی نزد حکیمی آمد و گفت: خبر داری فلانی دربارهات چهقدر غیبت و بدگویی کرده؟حکیم با تبسم گفت: او تیری را به سویم پرتاب کرد که به من نرسید؛ تو چرا آن تیر را از زمین برداشتی و در قلبم فرو کردی؟ . امام زمان نمیخوای بیای؟ بیا دیگه :)خدا شکرت بابت همه نعمتات دوست دارم