اومدیم خیر سرمون مسافرت چن شب پیش شوهرم جلو همه ی لحظه تند حرف زد ولی ن در حد زیاد ی حرف معمولی ولی خب تو جم خیلی بهم برخورد حرف نزدم باهاش الان ۵ روزه باهم حرف نمیزنیم اصلن اهمیتی نمیده بهم همش با خانوادش میخندع واسه اونا خرید میکنه ب من ی پفکم تارف نکرد انگار که وجود ندارم الآنم خونه ی مامانش شهرستانیم نمیدونم چیکار کنم خیلی ناراحتم
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید
از 100 شروع کن برعکس بشمار تا آروم بشی. آروم که شدی ریلکس برو توی جمعی که شوهرتم هست و خرید میکنن یه چیزی انتخاب کن. صداش بزن و بگو اینم من برداشتم حساب کن. بعدم بیخیال برا خودت بچرخ. اگه انتخابیت هم خوردنی باشه باز کن بخور. تعارفم به بقیه بکن حتما. به خصوص به شوهرت.
خودت میرفتی باهاشون. اینجور مواقع باید پررو باشی وگرنه هیچی بهت نمیرسه. البته شوهرت نیاز به تنبیه هم داره خدایی. ولی نه توی مسافرت و نه در مقابل چشمای قوم شوهر.