من تو یه خونواده بزرگ شدم که محدودم جز مدرسه دانشگاه و خونه دوستام جایی اجازه ندارم برم تو دانشگام خوشم نمیاد با پسری گرم بگیرم چون همشون قصد سو استفاده دارن عاشق که نیستن برا همین نگاهی به پسرا نمیدازم تو واقعیت جوری که میگن مغروری
ولی تو تنهایی خودم با گوشیم و شبکه ها اجتماعی و آدمای مجازی اون خلع عاطفیم میخام پر کنم چهار سال پیش عاشق یکی شدم تو مجازی که در حد تماس تصویری صوتی بود ولی اون آدم فاسدی بود یه مدت وابستم کرد ولم کرد گفت یادت میره از بی ذات بودنش هر چی بگم کمه
الانم از یکی خوشم اومده که دختر نمونده که این باهاش حرف نزنه دورش پر دختره و من عذاب میکشم به منم توجه خاصی نداره چرا واقعا قلب دهنو فکرمو درگیر یه ادم مجازی کنم دلم بگیره افسرده شم گریه کنم بدم میاد از این حالم
حس میکنم اینا عشق نیست
یعنی اون قدر محدود بودم که نتونستم عشق واقعی تجربه کنم