آره بابا گرونیه . اونزمان ها شوهرم اونقدر خسیس به نظر می رسید چون نمی تونست با دست نسبتا باز برامون خرج کنه. فکر کنم کل بهار تابستون پارسال کار طول کشید پابه پای بنا هم کار می کر. . حالا مثلا پیمانکاری گرفته بودیم زیاد نریم خودشون انجام بدن . ولی سرشون نبودی میدی سقفو کوتاه کردن بنجررو جابه جا گذاشتن کلی مصالح به هدر دادن می گفتن بخر می خریدیم بعد ۱۰ روز نمیومد زیربارون خراب میشد . هی جابه جا کن هی نایلون بکش . اصلا یه وضعی بود.
انشاءالله که درامد شوهرت بیشتر بشه و بهترین ها برات رقم بخوره . فردا شب انشاءالله برات دعا می کنم