من ۵۰ سالمه دوتا پسر دارم یکی ۲۱ ساله یکی ۲۵ ساله
همسرمم بازنشسته اس کارگر یه کارخونه بود
خیلی از اوقات دست ما خالیه و از اولم اینجوری بودیم از موقعی که ازدواج کردم تو یه خونه پنجاه متری زندگی میکنیم بچه هامم مجردن و البته سرکار میرن ولی خب به اینام درست و حسابی حقوق نمیدن
ازینور خواهر من که پنج سال از من کوچیکتره با پسر داییمون که فوق العاده پولدار بودن ازدواج کرد
این شوهر خواهرم تاجر مصالح اس ویلا دارن شمال خونه ویلایی دوبلکس تو عظیمیه کرج ماشینشون بنزه و کلی چیزای دیگ…
من دردم ازینه که خواهرم ک انقدر داره یبار نگفته خواهر بیا ب شمام کمک کنم ، خب وقتی ی ادمی پولداره چه اشکالی داره ب بقیه کمک کنه
الان مثلا عید دیدنی ک امدن خونمون من نفری پنجاه به بچه هاش عیدی دادم ( خواهرم سه تا بچه داره ، ی دختر ۲۳ ساله ی دختر ۱۷ ساله و ی پسر ۵ ساله )
ما که رفتیم خونشون اون نفری ۱۵۰ ب بچه های من عیدی داد
خب من دستم خالی بود نداشتم بیشتر از پنجا تومن بدم اون چرا نفری ۱۵۰ تومن عیدی داد با این همه دارایی ؟ نمیتونست یکم بیشتر بده
یا مثلا من خواهرزاده بزرگم به محض اینکه ۱۸ سالش شد باباش براش ی شاسی بلند خرید
در صورتی ک ما بعد کلی بدبختی پسرم با قسط تازه ی پراید خریده
خب نمیتونستن همون موقع به پسر منم کمک کنن تا بتونه ی ماشین بگیره ؟ پسرای من خواهرزاده هامو میدیدن حسرت میخوردن هنوزم همینه
اینم بگم ما کلا دوتا خواهریم و دوتا برادر که از بینمون فقد همین خواهرم پولداره و کلا ما خانواده متوسطه رو به پایینی ایم
بنظرتون خواهرم نباید ب من کمک کنه ؟ خب وقتی پولداره ، بِده مگه چی میشه ؟ ادمی ک زیاد داره چیزی ازش کم میشه؟
پس همخون بودن برای چیه ؟