۱۱سال با خانواده پدریم و خود پدر رابطه نداریم داداشم روز عید خواب دیده داشته از خونه ی خالش بر می گشته از کنار بازار میوه رد میشده یکی صداش می کرده بعد اونم توجه نکرده بعد یهو دیده پسر عموش(رفیق صمیمی اون زمانش)دستشو گرفته و گفته مارو ببخش بعد دیده پدرش کنار یه درخت ایستاده و گقته مارو ببخش بعد اون اومده دست پسرعمویش از دستش پرت کرده و هر جی از دهنش در اومده بهشون گفته و گفت پسر عموش تا کنار خونه دنبالش کرده و اونم توجه نکرده تعبیر بدی داره ،برام عجیبه چرا باید روز عید این خوابو ببینه