فقط گفتم چرا پیامای منو شوهرمو خوندی جلو جمع گفتم تا ابروش بره و ادم شه و دست از فضولیش برداره بعد رفتنی برگشته میگه ایشالله به عزای شوهرت بشینی به حق امام حسین
منم گفتم همه نفرینات به خودت برگشته ک زندگیت اینه بدبخت حالم بهم میخوره ازش اصلا نمیتونم فراموش کنم چی گفته بهم