دوماه دیگ۱۷ سالم میشه ازبچگی رومن وپسرداییم اسم گذاشتن درواقع من روعروس داییم میدونستن
تا اینکه چن وقته فهمیدم نمیتونم قبولش کنم
زود عصبی میشه و...
حالا داییمو زنداییم همش باهام خوش رفتاری میکنن باپدرم یواشکی حرف میزنن منم دخالتی نمیکنم تا وقتی که خواستگاری بیان وجواب منفی بدم
تقریبا یه ماهی میشه که خالمم ازم خواستگاری کرد وقتی مطمئن شد من پسرداییمو نمیخوام
دوبارجواب رد دادم گف پسرخالم نمیدونه میخوادباهاش حرف بزنه ولی من متوجه شدم که اونم میدونه رفتاراش تغییرکرده ودوباره به نظرم مطرح میکنن
حالا آبجیم اصرارمیکنه که جواب مثبت بده پسرخاله خوبه دیگه همچین خواستگاری پیدا نمیشه
حالا از شرایط خودم بگم مادرم دوساله فوت شده
پدرمم میخوادازدواج کنه رشتم تجربیه دلم میخواد درس بخونم سنم بالاتربره تا ازدواج کنم
هنوز به بلوغ فکری نرسیدم
شما میگین چیکارکنم