خانما من خوانواده شوهرم خیلی بین من و جاریم تفاوت میزارن جاریم خودش دختر خوبیه و الان این تفاوت بین بچه هامونم هست و واقعا دارم اذیت میشم هر وقت تو جمعشون هستم من تها یه گوشه م با بچه م بقیه همه دور اونن بهونه شم اینه که اونا زود قهر میکنن ولی من خیلی حس بد و پوچی دارم فک کنین قربون صدقه اون میرن ولی دختر منو مسخره میکنن اونروزم رفتیم بیرون حتی یه نفرشونم تعارف نکرد بیاین عکس بگیریم خودمون رفتیم دوتایی همه داشتن از اونا عکس میگرفتن یهو زنعمو شوهرم برگشت گفت از این نی نی چرا عکس نیمگیرن منم نزاشتن بگیرن شوهرم اومد گفت بس کن این مسخره بازیو بده عکسش بگیرن حتی براش مهم نیست که چقد ارزش زن و بچه ش پایین اومده شب کلی دلیل و بهونه اورد حالا قراره فردا دوباره با همون ادما بریم و یکی دیگه شون که از همه اینا بدتره قراره بیان من همش میگم نمیام شوهرم میگه نه باید بیای اصرار داره و حال ندارم کوفتم کنه اونسری ۴ روز جنگ اعصاب داشتم باهاش چیکار کنم بنظرتون؟
چقد یاد خودم و مامانمو آبجیم افتادم ک خانواده پدریم چقد خوردمون کردن دقیقا به همین شکلی ک میگی و بدتر
ولی الان بعد ۱۵ سال
خداروشکر خدا صدامونو شنید و هم اوضاع مالیمون از همشون خیلی خیلی بهتر شده هم من دانشگاه خوب درامدم رتبه برتر کنکور شدم تا عمق وجودشون سوختن و هم بهترین خونه و ماشین و سفر هارو داریم واقعا بهت میگم ک فقط پیش خدا درد و دل کن اگ واقعا رفتارشون از قصد باشه خدا میکشه تورو بالا و بعد اون دیگ برات مهم نیست ک دارن چیکار میکنن
عزیزم تا خودت برای خودت ارزش نزاری بقیه نمیزارن
شماهم ناز کن، قهر کن
درکل توی جمع یه گوشه نشین که بقیه بیان سمتت
خودت برو سمت بقیه البته نه طوری که خیلی زیاد باشه
درکل ساکت و آروم نباش مثلا دخترخاله شوهرتو دیدی بگو چقدر ناخنات خوشگل شده چقدر این رنگ مو بهت میاد
اونم دفعه بعدی تو رو دید ازت حس خوب بگیره و بیاد سمتت
توی جمع صبر نکن ازت عکس بگیرن
دوربینو بده دست یکی بگو میشه یه عکس از من و همسرم و بچم بگیری
بعدش بگو بیا یدونه هم باهم سلفی بگیریم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
