ب شوهرم گفتم ب مامانت گفتم ۵۰ تومن قرض بهم بده اما بهم نداده، (اینو راست گفتم)
بعد زهره(جاریم) گفته بهم ۱۰۰ تومن قرض بده سریع بهش داده اینو دروغ گفتم.
الان منو با مادرشوهرم رو در رو کرد شوهرم .
منم همچنان رو دروغم موندم گفتم دیدم ک ب جاریم پول دادی هرکاری کرد زیر بار نرفتم ک دروغ گفتم.
نمیدونم چرا اینقدر ریلکسم اولین بارم بود دروغ گذاشتم گردن کسی طبیعتا باید تا سرحد مرگ میرفتم از استرس اما کاملا خونسرد مصمم بودم گ دیدم ب جاریم پول داده.
مادرشوهرم دید اینقدر مصمم هستم گفت تو چه زمانی رو میگی ک ب زهره پول دادم؟
گفتم عروسیه خواهرزادت بود بهش دادی مادرشوهرم بنده خدا گفت نه بخدا اشتباه میکنی اون پارسال عروسیه دختر همسایه بود زهرا میخواست بسکویت برا دخترش بخره پول نداشت من کارتمو بهش دادم😂
