ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!
من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 
اینطور به نظر میاد
من بدبخت 6سال و نیم توی یه خونه با مادرشوهر زندگی کردم. یعنی روانی شدم. آخرا دیگه به فکر طلاق بودم که شوهرم قبول کرد مستقل بشیم. خرداد سال قبل زدیم بیرون از اون خونه. از اون موقع تازه دارم میفهمم زندگی یعنی چی. خاک بر سرم که سالهای جوونیمو سوزوندم. خودمم بکشم یک ثانیه‌شم برنمیگرده.
اشتبا کردی مشترک رفتی. منم عقد چن ماه خونشون بودم باوجود اینکه کارای خونشنو میکردم حالا نه بگم کااامل ولی غذای روزانه میپختم جارو میکشیدم ظرف میشستم .همینم کم چیزی نیس .گفتن اومدی اینجا خوردی خابیدی ب مادرمو زحمت درست کردی .میگفتن بیا طبقه پایین .گفتم گو میخورین منکه باعث زحمتم پس خدافظ😁✌️ خداروشکر مستقل شدی الهی شاهد پیشرفت و خوشبختیت بشن بسوزن
آره واقعا اشتباه کردم
حالا فکر کن ما از خودمون خونه داشتیم. ولی همین جاریم که بحثشو کردم قبل از اینکه من ازدواج کنم شوهرش خونه‌ای که شوهرم تازه خریده بوده با دعوا ازش میگیره و ساکن میشه. بیش از 5 سال مفت و مجانی خوردن و خوابیدن توی این خونه تا وقتی که پدرزنش یه خونه براش ساخت و اینا هم اسباب کشی کردن و من تازه تونستم بیام توی خونه‌ای که از اول حق من بود.
قاطی هم نکنید و فرشته هم باشه شما وظیفه‌تون نیست کارهای خونه شون رو‌بکنید! بنظر میاد همین خورده کارهای خونه شون رو‌کردن باعث شده به چشم عضو خانواده نه ، به چشمی دیگه به شما نگاه بشه و‌جدی گرفته نشید.
میتونست به دخترش بگه بگید داداشتون و خانمش هم بیاد . نکه سکوت کنه و تماما پشت دختراش باشه. بلاخره مادره شوهره شما هم هست ، شوهرتون ک توی آزمایشگاه ک درستش نکردن ! عضوی از اون خانواده‌س.
درآخر زن حتی وظیفه ش نیست خونه خودش کار کنه! میتونه درخواست خدمتکار بده و لطف میکنه کار میکنه خونه ی خودش طبق شرع. پس خونه ی بقیه شان خودتون رو حفظ کنید و مهمانطور برید .
پدرشوهرم خدابیامرز قبل فوتش به شوهرم که پسر باعرضه و به‌درد‌بخورش بوده میگه حواسش به برادر کوچیکترش باشه. با اینکه شوهرم 2تا برادر بزرگتر از خودش داره. حالا شوهرم هر چی میشه میگه بابام اینو سپرده به من. اینم پسر آخری و ته تغاری خانواده‌س یعنی از همه یه چی میکنه. خواهر باشه برادر باشه پدرزن باشه. رحم نداره.
شاید باورت نشه. توی دورهمیا وقتایی که این و زن و بچه‌ش میان هیچوقت غذا با خودشون نمیارن. همیشه آویزون بقیه هستن. من و جاریای دیگه‌م و خواهرشوهرام همیشه باید غذا بیشتر ببریم چون اینا یهو دست خالی میان میشینن به خوردن. من حتی باردار هم که بودم دست خالی نمیرفتم. نمیدونم چقدر این زن و شوهر پررو هستن. حتی یه بار به شوهرم گفتم طبق معمول زد در بیخیالی.
چ اویزون و فرصت طلب.شوهرتم خوب نقطه ضعف داره از حرف پدرش.بگو دگ قرار نیس ک شیرش بدیم .
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
