دو روز پیش اونجا بودم دو روز موندم ت اومدم خونه بازم میگه چجوری تو خونه می‌شینی حوصلت سرنمیره کسی دیگه جات بود همش خونه مامانش می‌رفت میگم دو روز پیش دو شب موندم باهام مشکل داری همش هم میگه میگم تو خونه راحتم بازم حرف خودشومیزنه خسته ام
🤔🤔🤔🙄🙄🙄
عذر میخام فکرم جای بد رفت
😂😂 بگو تد ناراحتی تو برو خونه مامانم بمون
شاید دوس نداره خونه تنها باشی
واااا، چه گیری داده حالا
من بودم شک میکردم بهش
ی روز بگو رفتی خونه مامانت ولی تو خونتون قایم شو ببین چیکار میکنه
تو برو خونه مامانت و شب یواشکی بیا خونت بیین کسی میاره یا نه ببخشید این حرف زدم
شاید نگرانته اینجوری خیالش راحتتره. ولی باید بپذیره که شما زندگی مستقلی رو شروع کردید چند سالته ؟
چه جالب
طبیعی نیست به نظرم ولی نمیشه زود قضاوت بد کرد ، آخه دایی من خیلی زنش رو دوس داشت فکر میکرد زنش خونه تنها بمونه اذیت میشه هی میگفت برو خونه مامانت تنها نمون پیششون باش که در نهایت باعث شد اونا بعد پنج شال طلاق دخترشون رو بگیرن اینقدر که دخترشون رو علیه داییم پر کردن و بعد موعدشون با پسرخالش که دوران مجردی هم فکر کنم اینو میخواست ازدواج کنه
شما میر ی اونجا اون کجاس
طبیعی نیست
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
58 ثانیه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
