به پسره همکار نخ دادم ( تو یه ماه از حالت سرسنگینی درومدم ارایش کردم به خودم رسیدم عطر زدم دنبالش بودم تو چتش میرفتم نگاه عاشقانه میکردم ولی به زبون نیاوردم)خوشش نیومد ازم بی محلم میکرد اینطوریم ماجرا لو رفت که نشسته بودیم بعد اون زیر چشمی نگاه کرد ببینم من نگاش میکنم منم یع دفه چشمم افتاد تو چشمش انقد ترسید فک کرد برامن سوتفاهم میشه که عشقه دوطرفست فرار کرد کلا من دیگ سرمو انداختم پایین بفهمه اینجور فکر نکردم بعدش دیگ فهمید من خجالت کشیدم یجورایی به حالت عادیش برگشت بام حرف زدحالامن دیگ جرعت نمیکردم نگاهش کنم ولی دوران عاشقیم به بقیم نامردی کرده بود گفت که عاشقش شدم
این مال قبل عید بود الان چند روز دیگ باید برگردم سرکار خیییییبلی خجاااالت میکشم میترسم گاف بدم مثلا نگاش کنم خندم بگیره
حالا چیکار کنم ک گندی زدم پاک کنم آیا میشه یجوری رفتار کرد که به فکر خودش شک کنه بگه اشتباه کردم یا واقعا این برای من اینکارارو میکرد؟؟؟
یعنی میمونه تو ذهنش ک من روزی کشته مردش بودم؟؟؟؟؟
نمیشه ماست مالیش کرد جوری ک شک کنه ساخته پرداخته ذهن خودش بوده؟؟؟؟؟
برم بگم اگه راهات احساس راحتی کردم مثل داداشمی سو تفاهم شده بود؟؟؟؟ باورش میشه؟؟؟؟