یه رمانی خوندم دختره گریه کن مجالس عزا هستش😂😂
یعنی یه گروهی هستن میرن واسه مرده ی یکی گریه میکنن. بعد یه روز توی یه مراسمی ادای دختر اون مرده رو درمیاره... یه آقایی میاد بهش تسلیت بگه فکر میکنه واقعا دخترعموشه بعد سالها اومده ایران بعدا که میفهمه این دختره جریانش چیه خیلی شوکه میشه و پسره هم کم کم عاشقش میشه. از اون ور عشق قدیمی این دختره پسرخاله ی این آقا از آب درمیاد.
اسمش در رویای دژاوو شخصیتهاشم فرهاد و گلشن و پیمان
کی اینو خونده؟
رمانش تموم شده ولی جلد دومش درمورد خواهر فرهاد هستش دیگه و پولیه. کسی جلد دومش رو میخونه بگه چیا شد؟