من عروس اولم بعد مادرشوهرم خیلی اذیتم کرد من رفت وامدم وکم کردم وزنگم نمیزنم به مادرشوهرم بعد جاریم اومد مادرشوهرم هیچی بهش نمیگه هیچی اصلا باهاش کار نداره بعد جاریم با مادرشوهرم خوبه بعد خانواده شوهرم بهترین عروسی وسایل خونه همه چی بعد خونه والانم ماشین براشون خریدن به همسرم میگم پیگه توام باید پاچه خواری کنی زرنگ باشی ساده ای اما من دلم شکسته رفتار من معمولیه اونا باید بین پسرشون فرق نزان این حرفا الکیه حرف شوهرم درسته؟
اصلا ادم حسابشون نکن
دستتون و بزور بکنید ته جیبتون با کار خودتون پول در بیاربن بهنره
باز دوباره سواستفاده کنن ازیتت کنن
شوهرت که نفهمه هیچی ولی خانمواینها رو بیشتر برای این که شمارو اذیت کنن صلا اهمیت نده نیدونم سخته به شوهرتوبگو منوپا روی لصول زندگیم نمیزارم من دارم میگم که حق تو بگیری منم مادرم سهم الادثم و خورد به زنم نرسه خانمم الحمدلله بگاه هم نکرد بعشون منم به پشتیبانی زن وبچه هام اعتنا نکردم البته خیلیدزور دارهدبراتون دلشونوسیاهه اینها کاری برات نمیکنن چونشوهرت هم طرز فکرش غلطه
حق با شماست نباید فرق بذارن. شما هم گرم تر سلام علیک کن کاری نداره
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
