الان داشتیم از کرمانشاه برمیگشتیم نزدیک اسدآباد، یه ماشین کنار جاده وایساده بود ، یهو دیدم یه زنه اومده بود وسط جاده به ماشین ها میگفت وایسید...ما وایسادیم یه ماشین پشت سری ام وایساد ، صدای جیغ جیغ میومد نفهمیدم چی شده بود ما رفتیم
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.