پسرعموهای شوهرم که یکی از خواهرم ۱۰ سال و یکی ۸ سال بزرگتره گفتن خواهرمو میخوان بعد یکیشون فهمیده اون یکی هم خواهرمو میخواد باهم لفظی دعوا کردن و قهرن
از یه عموش نیستن یعنی برادر نیستن اونام پسرعمو هستن
یکیشون که ۱۰ سال از خواهرم بزرگتره اسم مستعار میزارم حمید که راحت باشه
حمید پسر اول خونوادشه و تعمیرکاره تعمیر ماشین های خارجی رو انجام میده و وضع مالیش خوبه
ماشین و خونه داره
خونوادش هم خوبن خودشم قیافش خوبه و اخلاقش هم عالیه
قیافش مردونست و به دل میشینه
تیپش خوبه به خودش میرسه اما از اونایی نیست که زیاده روی کنه
دوست دختر داشته قبلا اما دیگه نداره چند ساله
اون یکی اسم مستعار میذارم سعید
سعید پسر آخر خونوادشه یعنی بچه کوچیکه و ۸ سال از خواهرم بزرگتره تو یه شرکت کار میکنه و وضع مالی خوبی هم داره
اخلاقش هم بد نیست
خونوادش زیاد جالب نیستن یعنی باباش زیاد خوب نیست از نظر اخلاقی یکم بده
سعید ابروهاشو اصلاح میکنه دماغشو عمل کرده تتو زده و البته خیلی شیک لباس میپوشه و زیاد کلاس میذاره با کلاس حرف میزنه و...
اما دوست دختر زیاد داشته و هنوزم فکر میکنم داره
من ۵ ساله ازدواج کردم و تقریبا میشناسمشون
هردو هم بعد از ازدواج میرن خونه جدا میگیرن شهری که محل کارشونه
خواهرم از من نظر خواسته گفته تو عروس خونوادشونی بهتر میشناسی تو بگو کدوم بهتره
منم یسری چیزایی که مهمه گفتم که بدونین حالا نظر بدین کدوم بهتره