اول از همه اینو بگم که یه سریا میشناسن منو و میدونن که عاشق پسر داییمم اونم از بچگیم تا الان ولی خب یه سری موانع سخت سر راهمونه که ما دوتارو برای همدیگه محال کرده پس باید یجورایی دیگه سعی کنم فراموشش کنم چون اگه اینجور ادامه بدم دیوونه میشم!!!
خب اصل قضیه اینه که با یکی وارد رابطه شدم تا پسر داییم از یادم بره(حدود2ماه شد کلا)اشنا هم بود خیر سرش ولی یه سری اخلاقای خاصی داشت یکم دیوونه طور بود اینم بگم که حتی یکبارم بیرون نرفتم باهاش فقط در حد چت...
بقیشو تو پست مینویسم
برومشاوره شاید بهتر باشه البته مشاور خانم
خلاصه ک کار خاصی نکردیم فقط چت بود ولی خب بهش اعتماد داشتم میکردم کم کم که یهو معلوم نشد چش شد و بهونه اورد و رفت درحالیکه شب قبلش بهم گفت میمیرم بخاطرت(خودمم هنگ کردم اصلا که چیشد یهو رفت) ناگفته نماند که یه هفته ناراحت شدم ولی بعدش فهمیدم چه بهتر ک رفت ظاهرا خدا کارشو خوب بلده
حالا اصل ماجرا اینه که یکی ازم خوشش میاد پسره قابل داره یعنی قیافه و وضع مالی و ایناش اوکیه ولی خب تو رفتارش یه سری چیزا دیدم یجورایی یکم حس کردم دیوونه اس.. حالا بنظرتون به این آدم فرصت بدم یا دوباره طوری نشه ک از چاله در اومده باشم بیفتم تو چاه.. اینم بگم این طرف از قبلیه سرترع و هم شهری و هم طایفه ای خودمونه ولی اونیکی فرق داشت غریب بود
جدی کسی نیس؟؟؟؟؟😐
