2737
2734

خدایا چه خاکی سرم بریزم.  دخترم چهارسال و نیمشه از سرشب تا حالا یه بند داره میگه. یبار میره تو شخصیت باباش، یبار تو شخصیت مکانیک ماشین باباش، یبار تو نقش مغازه دار و...  و....  و.....  و همینجور داره یه کله میگه و به منم نقش مقابل طرفو میده و منم باید پا به پاش فک بزنم. هرچی میخوام دکش کنم بره ول کن نیست.  مخم داره میترکه سردرد گرفتم. کلا همییییشه پررررحرفه ولی امشب دیگه خیلی شورشو دراورده

بدترین حالتش اینه که خودش تبدیل به باباش شده و به عروسکش نقش خودشو داده.  کلا ر.. یـــــده تو مخم

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

2728
از اول نباید باهاش این بازی ها رد کنی مگه دیگه دست از سر آدم برمیدارن .چهار تا عروسک بهش بده بگو با ...

والا یه کامیون عروسک و اسباب بازی براش خالی کردم مگر وا میده؟؟؟  

و منی ک بچه ی ۳ سالم زبون باز نکرده‌ اصلا قدرت تخیل هم نداره و ارزوم دیدن پر حرفی و بازهای تخیلی بچمه  

چقدر داشته های یکی آرزوهای یکی دیگه اس  

 ایراندختم،همواره دست در دست رنج و سختی و سردرگمی.... بدتراز رنج و سختی بود سردرگمی ‌....ک الحمدلله ب آرامش رسیدم، راه های زیادی رو رفتم راههای بعضا خطرناک با خیلیا همنشین شدم و عمرم رو باختم بد بودم بدحجابو بی دین بودم ، ب خودم میگفتم امروزی و روشن فکر!....اما انگار یکی نگرانم بود انگار یکی برام دعا میکرد توی خلوت خودش  ...... انگار معجزه شد از سرگردانی نجات پیدا کردم و برگشتم ب آغوش امن خالق دیگه دلم نمیخواد روشن فکر باشم تو تایپکهای من از زندگیم میخونی از گذشته و حال و آرزوهای آینده ام از مباحث مذهبی ک دوستشون دارم از آقای غریبم از امام زمانم پس اگر حوصله اش رو نداری نیا و نخون و توهین نکن چون جوابت رو نمیدم و سختت میشه در ضمن هیچ دوستندارم آقایی توی تایپکهام حضور داشته باشه یا در خواست دوستی بده پس ورود اقایان ممنوع
2740
بهش تخم کفتر بده یا بلدرچین

جوابگو نیست

بچم خوب بود از ۱۰ ماهگی حرف میزد یکسال و نیم ک شد انگار ذهنش برگشت عقب کلماتی ک کوچیکتر بود میگفت رو هنوز نمیتونه بگه

 ایراندختم،همواره دست در دست رنج و سختی و سردرگمی.... بدتراز رنج و سختی بود سردرگمی ‌....ک الحمدلله ب آرامش رسیدم، راه های زیادی رو رفتم راههای بعضا خطرناک با خیلیا همنشین شدم و عمرم رو باختم بد بودم بدحجابو بی دین بودم ، ب خودم میگفتم امروزی و روشن فکر!....اما انگار یکی نگرانم بود انگار یکی برام دعا میکرد توی خلوت خودش  ...... انگار معجزه شد از سرگردانی نجات پیدا کردم و برگشتم ب آغوش امن خالق دیگه دلم نمیخواد روشن فکر باشم تو تایپکهای من از زندگیم میخونی از گذشته و حال و آرزوهای آینده ام از مباحث مذهبی ک دوستشون دارم از آقای غریبم از امام زمانم پس اگر حوصله اش رو نداری نیا و نخون و توهین نکن چون جوابت رو نمیدم و سختت میشه در ضمن هیچ دوستندارم آقایی توی تایپکهام حضور داشته باشه یا در خواست دوستی بده پس ورود اقایان ممنوع
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687