یاد خاستگاری دو سال پیشم و حرف برگ ریزون مامانم افتادم 😒😐 صفحه 2

mahsad76

مدیر

عضویت: 1400/01/21

تعداد پست: 5626

یه خاستگار اومده بود من براشون چایی بردم 😒مامانم پیش مهمونا گفت پر رنگه 😒😒یه بارم نه دو بار گفت

ببر عوض کن مهمونا وقعا با شخصیت بودند گفتن عالیه نبر

حرف مامانم اصلا یادم نمیره 😐

من خیلی مهربونم خب ولی اگه بیایی تاپیک من چرت و پرت بگی قشنگ میشورمت میزارمت کنار 🥰

1403/01/09

22:56

3 نفر لایک کرده اند ...

اظهار نظر

مشاهده افراد آنلاین

ghoghnos123

عضویت: 1401/02/03

تعداد پست: 8033

مامان تو که خوبه مامان من با مامان پسره داشت حرف میزد مامانش گفت پسر خواهرتون رو میشناسم شغلشون چیه ...

یعنی چی؟

1403/01/09

23:04

0 نفر لایک کرده اند ...

selentia_6

عضویت: 1401/04/23

تعداد پست: 6505

یعنی چی؟

نصفشو فارسی گفت نصفشو تُرکی 😑

رویای مرگ شاید بهانه ایست برای تحمل کابوسی به نام زندگی ....... اگه توی یه کشوری درآمدِ یه آرایشگر بیشتر از یه معلمِ به این معنی نیست که پول تو درس خوندن نیست ،،،، به این معنی هست که مردم از قیافه ی زشتشون بیشتر خجالت میکشن تا مغز خالیشون ...... ماها که بابامون پولدار نبوده یه چیزی رو خوب یاد گرفتیم ،،،، اینکه خیلی راحت قید چیزایی که دوس داریمو می‌زنیم ، پس یه لطفی در حقمون بکن سلطان ، اگه دوسمون داری زیاد ناز نکن ...... 💫 من یه اسفندی ام 🌨️ مغرور ، جذاب ، لجباز 💫

1403/01/09

23:04

1 نفر لایک کرده اند ...

مامان_ستایش

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه