خیلی از دست شون خسته شدم
دو ماهه عروسی کردم همش اذیتم میکنن
شوهرم آلمانه منتظرم زودتر کارم درست شه برم لطفاً برام دعا کنید از دست شون راحت شم
یروز خوش ندیدم مخصوصا خواهر شوهرم از وقتی که عروسی کردم داخل سالن می‌خوابم خواهر شوهرم نمی‌ذاره تو اتاق برم حتی وقتی میرم آشپزخونه از دنبالم میان نمی‌ذاره با شوهرم صحبت کنم توروخدا بگید چیکار کنم
برو خونه مادرت بمون دیگه .چرا موندی اونجا
دندون رو‌جیگر بذار تا کلا از این جهنم خلاص بشی
خیلی واکنشی هم نشون نده به کارها و رفتارهاشون تا فکر کنند برات بی اهمیتن
واااااا!وقتی خود شوهرت اونجا نیست تو چرا موندی اونجا.؟!پاشو برو خونه خودتون بابا
باشوهرت هم یه صحبتی کن بگو الان که نیستی برم خونه مادرم
بگو اونجا بدون حضورش سخته و بیشتر دلتنگ میشی
یه نت خواستم ازشون گفت نه کلا در ماه تو باید با شوهرت ۲ بار حرف بزنی
به شوهرم میگم میگه صبر کن خانوادم همینجورین نگران نباش
هر چی بشه سریع زنگ میزنن تو گوشش میخونن
