من برنامه داشتم این دوروزه نرم افزار تمرین کنم استرس گرفتم که کل عید هیچ کاری نکردم
اونم میخواد یکاری کنه برای ارتقای شغلش، میتونه تو لپتاپ سرکارشم انجام بده ولی نمیخواد اون تو باشه...
حالا بهش گفتم اگه میتونی بزار من استقاده کنم
گفت معلومه قشنگ حسودی میکنیا، تا من گفتم فلان یه هفتس دست نزدی یهو الان
بخدا اگر حسادت کنم....
ناراحت شدم
خوب بهش بگو اگه پولداری یکی برا خودت بگیر
بی خیال عزیزم. بین خواهرها از این چیزها زیاده.
بزار اون کارش رو انجام بده شما دو روز دیرتر شروع کن نرم افزار یاد بگیر
آفرین گل من. ببین من سالهای سال با خواهرهام مرتب بحث می کردیم سر همه چیز. سر لپ تاپ یادمه یه دعوای شدید کردیم. سر دیکشنری زبان. سر تلویزیون و ..
الان که از هم جدا شدیم هر کس یه طرف دنیا هست همیشه به این فکر میکنم چه ارزشی داشت. خب کوتاه می اومدم. چی تغییر کرد یه ساعت، یه روز دیرتر استفاده کردن از لپ تاپ یا دیکشنری.
بخدا زمان می گذره می فهمی چقدر این بحث ها الکی بود و اونی که زودتر کوتاه می اومد چقدر طبعش بلندتر و باگذشت تر بوده.
