سلام
من چندسال پیش به پسر داییم ابراز علاقه کردم
خلاصه خانواده ها فهمیدن (توسط اون)
خانواده من دعوا و....
خانواده اون مخالفت
چند سال گذشت با هیچ کس وارد رابطه نشد خواستگاری کسی نرفت
منم هرکی اومد خواستگاریم نخواستم
امسال دوبار اومده خواستگاریم خانوادم به من نگفتن خودشون مخالفت کردن
یه بار یکی از داییامو جلو انداخت که مریمو دوست دارم اینا
با این حال از من فرار میکنه امروز رفتیم جایی منو مادرم و مادر بزرگم بودیم یه جای تفریحی اون با دوستاش داشت رد میشد
منو با مادرم دید سریع یه سلام سرد کرد رد شد رفت
چند روز پیش هم دیدمش اومد خونه مادر بزرگم مادرم اونجا نشسته بود با مادر بزدگم سلام احوال پرسی کرد به مادرمم دست داد سلام علیک کردن اصلا منو یه نگاه هم نینداخت
که سلام بکنه هیچی
البته مادرم کلا باهاش مشکل داره و وقتی فهمید من و اون قبلا یه مدت باهم بودیم کلی بد و بیراه بهش گفت
بنظرتون جلوی مادر یا پدرم انقدر سرد با من رفتار میکنه؟