سلام خانمها
من 17 سالم بیشتر نیست و یک سالی هست ازدواج کردم. مادرم هیچ وقت تو زندگی مادرانه باهام صحبت نکرده ازدواجمم کاملا سنتی بود با یکی از فامیل.. شوهرم خانواده خوبی هستند مخصوصا پدر شوهرم، شوهرمم شغلش رادیولوژیه و 8 سال ازم بزرگتر، اما یه مشکلی هست حس میکنم شوهرم خیلی خودشو ازم بالاتر میدونه هم سوادش خوبه هم از نظر هیکل خوبه منم خوبم کلا بدون دستکاری صورتم دختر ساده خوشگلی هستم میدونم شوهرم دوستم داره اما تا حالا چند بار گفته من بخاطر تو قید کیا رو زدم خودمم میدونم کیا رو میگه اینکه به روم میاره حرصم میگیره یا مثلا تو هر مشکلی هرچی اون میگه درست از آب در میاد یا هیچ وقت تصمیم هاش اشتباه نمیشن و هرکاری من بخوام بکنم ازش نظر بپرسم کمکم میکنه اما بعضی وقتا که به حرفش گوش نمیدم و کارم اشتباه از آب در میاد حس میکنم خیلی جلوش ضایع میشم حس میکنم من سوادم پایینه هیچی بلد نیستم. همینطورم هست. تو رابطه جنسی که هیچی بلد نیستم هیچی. خودشم اینو میدونه حتی چند وقت پیش گریه کردم از اینکه چیزی بلد نیستم رفتارم بچگونست. اون از لحاظ اجتماعی حرف زدن همچی بلد بودن عاقل بودن حتی لحاظ جنسی خیلی عالیه احساسی هم همینطور خیلی خوب به موقع میفهمه چی بکه چکار کنه کجا هوامو داشته یلشع اما من هیچی بلد نیستم و این خستم کرده واقعا دیگه موندم چکار کنم اینم بگم شوهرم تو رابطه جنسی آروم نیست و اکثر وقتا وحشیه کاراش چند بارم بهش گفتم نمیتونم ولی هر بار باز کار خودشو میکنه و واقعا نمیتونم به مادرم یا مادر شوهرم در مورد این مساعل حرف بزنم کسی رو ندارم ممنون میشم کمکم کنید چکار کنم تا منم بهتر بشم اینم بگم خواهر شوهرام فقط هوای شوهرمو دارن و خیلی دوسش دارن اما من همجوره تنهام. ببخشید من فقط عضو شدم این موضوعو مطرح کنم یا خانمهای سایت. 🌸🌸