وقتی میدونی طرف حاملس و دست تنهاس
بخدا از صبح دارم میشورم و میسابم
هنوزم کلی کار دارم بعد طرف میگه ساعت ۷ میایم ک ۱۰ بریم خوب وقت شام اخه چی بگم من بشما اینجوری عید دیدنی نیاینننننن حالا من گفتم لگر موندن شام از بیرون میگیرم توان ی سالاد درست کردنم ندارم بخدا
ولی همین جمع و جور کردنه انقدی بهم فشار اورد ک حس میکنن دارم عادت میشم 😭😭😭😭 تازه میوه شستن مونده