تعهد کاری دارم عین برده مارو سرکار کشیدن و ازمون کار کشیدن تو بدترین تاریخا مثل عید نوروز و جشن نیمه شعبان و شب یلدا و .... سرکار کشیدنمون بد ترین مریضا رو بهم دادن
متنفرم ازینکه حتی آف درست حسابیم بهم ندادن از شیفتای ۳۳ تا توی مااه گرفته تا اذیت و ازاراشون
حسابی از پرستاری متنفر شدم منی ک عاشقش بودم و الان دارم برای تموم شدن این کابوس لحظه شماری میکنم
خیلی سخته من چند بار ک بیمارستان رفتم واقعا دلم سوخت برای پرستارا
۱۶۶روز دیگه چی میشه؟
خدا بهتون سلامتی و قوت بده
شغل دولتی اکثرا همینجوریه خصوصا پرستاری
منم رشتم زیر شاخه علوم پزشکیه موقعی رفتم طرح کلا از کارم متنفر شدم
واقعا شغل آزاد چیز دیگس
ببخشید عزیزم سوالم خارج از موضوع ت هست
تا حالا ب مهاجرت شغلی فکر کردید؟ راسته ک پرستاری آسونه مهاجرتش؟ مخصوصن ب کشورای حاشیه خلیج فارس ک درآمد های عالی ای دارن...
خب بعدش برنامت چیه؟
