برادرم سر کار نمیرفت خانمش گفت یا طلاقم بدید یا خونه را بزنید به نامم
مادرم هم از ترسش خونه را زد به نامش تا بشینه دوتا بچه را بزرگ کنه
من شش ماه بعد فهمیدم به هر دری زدم نشد چون پدرم شهید شده و خونه به نام مادرم زده شده بود
حتی بنیاد شهید رفتم شکایت کردم وکیل گرفتم اما نشد که نشد
در نهایت هفت ساله دیگه هیچ کدوم را ندیدم