دیشب دایی همسرم زنگ زد ک بیاین خونه مون اونم ۸ شب من امادگیشو نداشنم همسرم جواب نداد اوناهم روزه هستن راستش با ماددشوهرم تو ی ساختمونم الانم مادرش پاش یکم اسیب دیده با واکر هم دستشویی میره هم تکرر ادرار داره نمیتونه کنترل کنه .منم امروز حالو حوصله هم جسمی و روحی ندارم از طرفی دوستدارم دعوت کنم جمع بشه بره فقط از اون واکر مادرشوهرم وسواسم چون باهاش دستشویی رفته تو اتاق ادراریش رفته با اونم بیاد خونه مون حالم بد میشه .بعد شوهرم گفت فکراتو کن اگه نخواستی باشه یه وقت دیگه .واقعا بیشتر از اون واکر و مادرشوهرم اعصابم خورده چیکار کنم ؟