منم کلاس سوم بودم.
یادمه مامانم اومده بود که درباره درسم بپرسه یدفعه همون همکلاسیم منو لو داد.
گفت میدونین سلوی میاد هرروز خونه ماااااااا
مامانم گفت چی کجا کی میاد؟
معلمم گفت هیچی صبحا میاد پیش من با هم میایم مدرسه اشکالی نداره.
وای اون لحظه خورد شدن مادرمو دیدم.
ظهر که رفتم خونه از همون اولش گریه کردم تا وقتی حرفاش تموم شد.کتک نخوردم ولی حرفاش حرفاش....هنوزم بعد از اینهمه سال تک تکشون یادمه.
دیگه هیچوقت نرفتم خونه هیچکس هیچوقت