ساعت ۸ بود داشتم میرفتم سرکار بارونم میومد چترداشتم خیابونها خلوت خلوت بود چون راهم نزدیک ب محل کاره پیاده میرم داشتم از خیابون رد میشدم از دور دیدم ی ماشین شاسی بلند شبیه تانک ی چراغش روشن بود یکیش خاموش تو دلم گفتم یک چشمش کوره ،حالا رفتم اون سمت خیابون دقیقا همون ماشین بغل من واستاد دیدم ی پسره ماشالله خوشگل بود ی چیزی گفت متوجه نشدم فقط شنیدم گفت من بخاطر شما اومدم این طرف خیابون همش داشت گوشیشو نشون میداد محلش نکردم داشتم در شرکت رو باز میکردم دیدم جلوتر پارک کرده منتظره دید من دیگه نیستم رفت .اولش فکر کرده بودم ادرسی خواسته بپرسه .بنظرتون چی میخواست چرا گفت دیدم داشتی رد میشدی بخاطرت اومدم این طرف خیابون سمت شما .؟